دفتر فرهنگ

حوزه فرهنگ، هنر و رسانه

دفتر فرهنگ

حوزه فرهنگ، هنر و رسانه

طبقه بندی موضوعی

معرفی کتاب

اسطوره‌ی تهران   جلال ستاری

دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران، 1385

 

جلال ستاری در این کتاب در پی آن است که از مسائل فرهنگ شناسی شهری دو مسئله اساسی را روشن سازد، نخست، شناخت اسطوره‌ تهران وشناخت موارد یا وقایعی از تهران که در رمان ایرانی، احتمالا اسطوره‌گون شده‌اند. دوم، شناخت نقش و کارکرد ساختاری تهران در سازمان اندام‌وار رمان.

 اگر تهران، در سراچه‌ ذهن و عالم خیال «اسطوره» نشده چون گویی در جهان داستان و رمان ایرانی وجود نداشته است، آیا برعکس می‌توان از اسطوره‌ی تهران سخن گفت؟ و در صورتی که پاسخ مثبت باشد، ناگزیر تصدیق باید کرد که این اسطوره ذاتی شهر نیست، بلکه آن را چون پیرایه‌ای بر شهر بسته‌اند!

تهران اگر کلا شهری اسطوره‌ای نیست، اما با اسطوره‌ای آشنا جوش و پیوند خورده است و آن اسطوره‌ ثنویت، دوبینی، پیکار بی‌امان و همیشگی میان نیکی و بدی است و از این رو در بعضی رمان‌ها، کارمندان و معلمان آزرده و دل‌خسته و کم درآمد، آرزو دارند که از شهر به روستا کوچ کنند؛ اما این پندار، یعنی افسون رهایی‌بخش روستا و پناهندگی به آن، خیال خامی است و راه به دهی نمی‌برد.

در رمان‌های ایرانی، شهر کلان و تهران بلاخص، غالبا مرکز فساد و کانون تباهی و آلودگی است و روستا یا شهرستان، مظهر جهانی پاک و بهشت آیین که بی‌گمان این هر دو اعتقاد، باوری از سر احساسات‌گرایی و از مقوله‌ مبالغه‌گویی و گزاف‌اندیشی و در اصل حاکی از ادراک عاطفی تبعات مدرنیته است.

جلال ستاری در پیشگفتار این کتاب با اشاره به این نکته که «در قصه‌ها و افسانه‌ها، شهرهایی، سرگذشت و حدیثی اسطوره‌ای دارند، یعنی بنیان‌گذاری‌شان به دست فره‌مندانی آشنا با رموز مینوی و برحسب اصول و موازینی پررمز و راز که درک معنای‌شان بی‌تاویل ممکن نیست، صورت گرفته است»، می‌نویسد که در این کتاب شهر اسطوره‌ای را به همین معنا مراد می‌کند.

منظورش از شهر اسطوره‌ای، «در وهله نخست، شهری است که بنیان نهادش، به الهام غیبی یا بر وفق آموزه‌‌ای سری ممکن شده و از این‌رو رازدانان، جای پی‌افکندن شهر را انتخاب کرده‌‌اند و برای آن که شهر نوبنیاد از آفات، بلایا، چشم‌زخم و گزند حوادث مصون ماند آئینی خاص برگزار کرده‌اند

اگر چه ستاری این معنا را برای شهرهای اسطوره‌ای در نظر می‌گیرد و توضیح می‌‌‌دهد که یک شهر باید چنین ویژگی‌هایی را داشته باشد تا بتوان آن را شهر اسطوره‌ای نامید، اما در ادامه به شهرهای دیگری هم اشاره می‌کند که ما به‌ازای خارجی ندارند و تنها در دل متن‌ها و روایت‌های اسطوره‌ای حضور دارند و بیشتر، شهر‌های افسانه‌ای‌اند.

با این حال تهران به هیچ کدام از این دسته‌ها تعلق ندارد، نه راز‌دانان آن را برپایی آئینی خاص بنا نهاده‌اند و نه شهری است که تنها در دل روایت‌ها یا متن‌های اسطوره‌ای حضور داشته باشد بلکه به اعتقاد ستاری شهرهایی‌اند که بی‌هیچ ریشه و خاستگاه اسطوره‌ای، از دولت تخیل نویسندگان، ساحتی اسطوره‌گون یافته‌اند و آن‌چنان تصویر شده‌اند که گویی مخلوقی اسطوره‌ای یا افسانه‌ای‌اند.

وی می‌نویسد: «در این گونه موارد ما با شهری سر و کار داریم که قریحه و ذهن خلاق نویسنده، هنرمند و شاعر بر آن پیرایه‌ای اسطوره‌ای بسته است. این ظاهرسازی و تزئین و پیرایه‌بندی، البته بیهوده و از سر هوی و هوس نیست و موجباتی جامعه‌شناختی دارد و به طور کلی از آثار مدرنیته است، یعنی رمان مدرن، نقاشی، فیلم و تئاتر مدرن‌اند که بعضی از شهرهای بی‌اصل و نسب اما عظیم، پرجوش و خروش و شلوغ را که مراکز عمده تجاری، اقتصادی و مالی، هزار رنگ و هزار تو، در جهان امروزند، اسطوره‌ای کرده‌اند

تهران به عنوان شهری جدید (در قیاس با دیگر شهرهای باستانی و تاریخی ایران)‌ راز و رمز اسطورگی‌اش از همین تعریف سرچشمه می‌گیرد، شهری که تاریخی طولانی ندارد و بناهای باستانی در دل آن وجود ندارند، اما در مدت کوتاه حیات، خودش را به آفرینش‌های هنری و ادبی تحمیل کرده است.

 

گزارش کتاب

این کتاب‌ از هفت بخش کلی تشکیل شده است.


بخش اول : " شهر اسطوره‌ای "

در این بخش ،ویژگی‌های دو دسته شهر بیان می شود: شهر اسطوره‌ای و شهری که هیچ ریشه و خاستگاه اسطوره‌ای ندارد.

این کتاب با بازشناسی هر یک از آن‌ها در منابع مکتوب، آغازی تاثیرگذار دارد. ستاری با معرفی رموز عالم و کائنات، جایگاه آرمانی مکان را در ادیان کهن به تصویر کشیده است و تلاش می‌کند فرآیند گذارِ شهر از دوره‌ی کهن به مدرن را به شکلی مختصر توضیح داده و در آن‌جا که میل به توضیحات بیشتر می‌رود، برای دور نشدن از مبحث اصلی، مطالب را به شایستگی در پاورقی‌های متعدد و مفصل بگنجاند. در انتهای این بخش، تفاوت بین «شناخت اسطوره‌ای تهران» و «تهران اسطوره‌ای» را شرح داده و هدف کتاب را یکی شناخت اسطوره‌ی تهران و یا چیزها و وقایعی از تهران که در رمان ایرانی احتمالا اسطوره‌گون شده‌اند، و دیگری شناخت نقش و کارکرد ساختاری تهران در سازمان اندام‌وار رمان معرفی می‌کند.
نام بخش دوم : «تهران غریب‌نما از دید اجنبی»

نویسنده به بررسی توصیفات سیاحان خارجی پرداخته و متذکر شده است که نیت او نه تاریخ‌نویسی و تاریخ فرهنگ‌نویسی، بلکه تنها آشنایی به نگاه آنان به پایتخت دولت ابدالمدت(تهران) بوده است. میزان واقع‌بینی سیاحان، دیپلمات‌ها و جهانگردان خارجی، قیاس‌های متعدد آن‌ها میان تهران و دیگر شهرها، تصاویر ذهنی مختلف در دوره‌های متفاوت، قیاس رفتاری تهرانی‌ها و شباهت بازرگانی با قصه‌هایی در باب شرق(هزار و یک شب)، وضع معامله با دلال‌های اشیا، الفاظ و تکه کلام‌ها، چانه زدن‌ها در بین عتیقه‌فروش‌ها، پوشش زنان، وضع ساختمانی و اجتماعی، تفاوت شهر در شب و روز، توصیف جغرافیایی و قیاس تاریخی، منظر کالبدی و میزان ظرافت در ساخت بناها، صلاحیت یا عدم صلاحیت تهران برای پایتخت بودن، بهداشت، پویایی و... از جمله موارد قابل ذکری هستند که در این فصل از خلال بررسی سفرنامه‌ها به شکل جالبی کنار هم چیده شده‌اند.
بخش سوم : «تهران در "رمان تهران»

نویسنده در آن برای شناخت تصویر و نقش شهر تهران در چند رمان ایرانی که در دوره‌ی پهلوی اول و دوم انتشار یافته‌اند، کوشیده است. ستاری معیار انتخاب رمان‌ها را بر سه قسم می‌داند:
1.    رمان‌هایی که در عنوان‌شان واژه‌ی تهران وجود دارد
2.    رمان‌هایی که روزگاری به طرح مسائل اجتماعی پرداخته‌اند و به همین جهت شهرت دارند
3.    چند رمان که مناسبات عشق، عاشقی یا مهرورزی را به گونه‌ای رمانتیک یا کلبی‌مسلکانه شرح می‌دهند
ستاری در ادامه اضافه می‌کند که هر چند این شیوه‌ی گزینش، علمی نیست اما مقصود او را برآورده می‌کند. نویسنده در این فصل رمان‌های تهران مخوف از مرتضی مشفق کاظمی، شب‌های تهران از غزاله علیزاده، تهران شهر بی آسمان از امیرحسین چهل‌تن، روزی روزگاری در تهران از حسن هدایت، تهران زیر پاشنه‌ی آشیل از رسول حسین‌لی را بررسی کرده و در انتهای توضیح هر یک، نتیجه‌ی کوتاهی مبنی بر نقش تهران در کالبد رمان مورد نظر به خواننده ارائه کرده است.
فصل چهارم : رخ تهران در آینه چند کهنه رمان

فصل پنجم : نشان تهران در چند رمان نو

فصل ششم :  تهران «قهرمان»

این سه فصل ،به رمان‌های کلاسیک، نو و آن دسته که تهران  در آن‌ها نقشی قهرمانانه دارد، پرداخته شده است که برای مثال می‌توان به رمان‌های: در تلاش معاش از محمد مسعود، قلتشن دیوان از محمدعلی جمالزاده، شکر تلخ از جعفر شهری، سه رمان هندو، فتنه و جادو از علی دشتی و همچنین شازده احتجاب از هوشنگ گلشیری، چشم‌هایش از بزرگ علوی، سووشون از سیمین دانشور، شوهر آهو خانم از محمدعلی افغان،شب‌نشینی باشکوه از غلامحسین ساعدی و... اشاره کرد. تعداد کتاب‌های بررسی شده کم نیست اما آن‌چه در این‌جا برای خواننده حائز اهمیت می‌باشد این است که خلاصه‌ای که از برخی کتاب‌ها آورده شده یا آن‌قدر مفصل است که باعث گم شدن هدف پژوهشی کتاب می‌شود، و یا با لو دادن انتهای رمان‌های معروف، علاقه‌ی احتمالی خواننده را به بررسی جداگانه‌ی رمانی خاص، از او سلب می‌کند.
فصل هفتم : نتیجه

 ستاری تلاش داشته تا با ارائه‌ی نتیجه گیری، سوالی را که در ابتدای کتاب مطرح کرده، به پاسخ برساند.


در کتاب اسطوره‌ی تهران، خواننده در تمام طول کتاب مثال‌هایی را می‌بیند و می‌خواند که همه‌شان در نهایت از یک الگو پیروی می‌کنند و شاید یکی از انگیزه‌های موجود به ادامه دادن کتاب تا انتها، پیدا کردن نمونه‌ای متفاوت از نمونه‌های ذکر شده است. این یکنواختی در رمان‌های ایرانی، در چاپ دوم کتاب، خواننده را آزار نمی‌دهد چرا که نویسنده با افزودن بخشی به نام «اضافات» در انتهای کتاب، به بررسی رمان‌هایی که بعد از چاپ اول کتاب به او معرفی شده‌اند پرداخته است که این رمان‌ها از نظر نگرش و برخورد با شهر تهران، نقطه عطفی در رمان‌های ایرانی محسوب می‌شوند و به نتیجه‌گیری و شناخت بهتر اسطوره‌ی تهران و نقش و کارکرد ساختاری تهران در سازمان اندام‌وار رمان به خواننده، کمک شایانی می‌کنند.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">